بنگاههای کوچک و متوسط آسیبپذیرتر هستند
سجاد غرقی
تولید یکی از شاخصههای اصلی است که زمینه توسعه اقتصادی را در کشورها فراهم میکند. با توجه به ظرفیتهای معدنی و منابع غنی انرژی که در کشور ما وجود دارد، رشد صنایع معدنی در ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. در چنین شرایطی، توسعه بنگاههای کوچک و متوسط بهویژه در حوزه معدن و صنایع وابسته به آن، میتواند تأثیر بسزایی بر رشد و توسعه اقتصادی کشور داشته باشد.
از اهداف اصلی ایجاد بنگاههای کوچک و متوسط میتوان به ایجاد موقعیتهای شغلی جدید، توسعه اقتصادی، ارتقاء فنآوری و نوآوری در فضای کسب و کار و همچنین بهبود رقابتپذیری اشاره کرد. بنابراین حمایت از این بنگاهها تأثیر بسزایی در توسعه اقتصادی کشور دارد.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که سهم اشتغالزایی در بنگاههای کوچک و متوسط به مراتب بیشتر از بنگاههای بزرگ است؛ اما در مواردی به دلیل فقدان صرفه مقیاس در واحدهایی با ظرفیت پایین، اشتغال ایجاد شده در این واحدها در مقایسه با واحدهای بزرگ از پایداری کمتری برخوردار است. اغلب واحدهای کوچک و متوسط از آسیبپذیری بیشتری برخوردار هستند، در نتیجه در چرخههای رونق، فعالیت آنها به مراتب افزایش مییابد و در چرخههای رکود با خطر تعطیلی روبهرو میشوند.
در تبیین موضوعات یاد شده میتوان از مثال اشتغالزایی معادن کوچک مقیاس نام برد. ۸۵ درصد اشتغال ایجاد شده در حوزه معدن به معادن کوچک مقیاس اختصاص دارد. همین درصد قابل توجه حکایت از اهمیت و اثرگذاری ویژه این واحدها دارد. با این وجود، این واحدها اغلب مورد حمایت و پشتیبانی نهادهای مسئول هم قرار نمیگیرند. در نتیجه آسیبپذیرتر هستند و در چرخههای رکود، میزان تعطیلی آنها بیشتر میشود.
واحدهای مورد بحث اغلب به اندازه کافی تشکل یافته نیستند و در نتیجه صدای رسایی ندارند، بنابراين کمتر از حمایتها برخوردار میشوند. بر همین اساس نیز کارگروه احیاء معادن کوچک مقیاس تشکیل شد و نتایج مثبتی را به دنبال داشته است. در نتیجه میتوان امیدوار بود که با ایجاد صدایی واحد میان فعالیت شرکتهای کوچک و متوسط متعلق به بخش معدن و صنایع معدنی، این فعالیتها از حمایت بیشتری برخوردار شوند، صدای آنها به گوش متولیان امر برسد و در نتیجه زمینه توسعه این صنایع فراهم شود.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که اغلب واحدهای کوچک و متوسط به بخش خصوصی تعلق دارند. واحدهای بزرگ نیز بهصورت کامل یا غیرمستقیم به دولت وابسته هستند. در نتیجه تمرکز فعالیتهای حمایتی دولت به بنگاههای بزرگ اختصاص دارد؛ چرا که از یکسو دولت در منافع این واحدها شریک است و از سوی دیگر، اعتماد بیشتری به سودآوری آنها دارد، یعنی این گمان میرود که به صرفه مقیاس، اثرگذاری بیشتری بر اقتصاد دارند.
برای بهبود شرایط فعالیت بنگاههای کوچک و متوسط بهویژه آنها که در حوزه معدن و صنایع معدنی فعال هستند، از سیاستگذاران انتظار میرود زمینه بهبود در فضای کسب و کار را فراهم کنند، هزینههای محیطی را کاهش دهند و تسهیلگریهای لازم برای بهبود فضای کسب و کار را مورد توجه قرار دهند. در همین حال این نکته را مد نظر قرار دهند که در مواردی باید سیاستهای اتخاذ شده درباره صنایع بزرگ از صنایع کوچک و متوسط، متفاوت باشد.
بدون تردید صنایع معدنی و فلزی از ظرفیت ویژهای برای رشد صنایع کوچک و متوسط برخوردار هستند. البته در برخی موارد سخن از صرفه مقیاس به میان میآید و اینگونه مطرح میشود که احداث واحدهای تولیدی با ظرفیت بالا، بهرهوری را افزایش میدهد. در چنین مواردی حضور و فعالیت صنایع بزرگ ارجحیت دارد. اما همیشه شرایط اینگونه نیست. بنابراین باید این واحدها را در قالب خوشههای گوناگون و با نگاهی خاص شرایط آن سنجید و ارزیابی کرد. یعنی در مواردی حتی صرفه اقتصادی با واحدهای کوچک مقیاس است.
نائب رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی، صنايع، معادن و كشاورزي ایران
روزنامه صمت، شماره 1550، 7 تير 1399
نظر دهید